آهنگ بیخیال از سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم یادگاری منتشر شد.
اشکایی که بی هوا رو گونه هام میریزه
ابری که از همه ی خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه، تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه، اما ندونی بهتره
بیخیاله حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیاله قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دله من چه رنگیه
مثه تنهایی میمونه با تو همسفر شدن
توی شهر عاشقی بیخودی در به در شدن
حالو روزمو ببین تا که نگی تنها رفت
اهل عشق و عاشقی نبود و بی پروا رفت
بیخیاله حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیاله قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دله من چه رنگیه
اشکایی که بی هوا رو گونه هام میریزه
ابری که از همه ی خاطره هات لبریزه
دلی که میخواد بمونه، تنی که باید بره
حرفی که تو دلمه، اما ندونی بهتره
بیخیاله حرفایی که تو دلم جا مونده
بیخیاله قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دله من چه رنگیه
آهنگ بی تواز سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم یادگاری منتشر شد.
دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو هنجره
دو مسافر تو مسیر زندگی
دو عزیز دو همدمِ همیشگی
با هم از غروب و سایه رد شدیم
قصه عاشقی رو بلد شدیم
فکر می کردیم آخر قصهِ اینه
جز خدا هیچ کی ما رو نمیبینه
دو غربیه دو تا قلبِ در به در
دو تا دل واپس این چشمایِ تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین
دو تا دور افتاده ی تنها نشین
عاقبت جدا شدن دستهایِ ما
گم شدیم تو غربت غریبه ها
آخرِ اون همه لبخند و سرود
چشم پر حسادتِ زمونه بود
دو غریبه دو تا قلب در به در
دو تا دل واپس این چشمای تر
دو تا اسم دو خاطره دو نقطه چین
دو تا دورافتاده ی تنها نشین
آهنگ یادگاریاز سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم یادگاری منتشر شد.
چندتا عکس یادگاری
با یه بغضو چندتا نامه
چندتا آهنگ قدیمی
که همه دلخوشیامه
آینه ای که رو به رومه
غرق تو بهت یه تصویر
بارونای پشت شیشه
من و تنهایی و تقدیر
دست من نیست نفسم
از عطر تو کلافه می شه
لحظه ای که حسی از تو
به دلم اضافه می شه
باور نمی شه اما
این تویی که داره می ره
خیره می مونم به چشمات
حتی گریه ام نمی گیره
چشای مونده به راهو
شب تنهایی و ماهو
یه دل بی سرپناهو
من و خونه
ساعت های غرق خوابو
این منه بی تو خرابو
یادت هرگز نمی مونه
نمی مونه نمی مونه
آهنگ شکایت از سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم حکایت منتشر شد.
سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره
خودش گیر گرفتار
همون بهتر که ساکت باشه این دل
جدا از این ضوابط باشه این دل
از این بد تر نشه رسوایی ما
که تنها تر نشه تنهایی ما
که کار ما گذشته از شکایت
هنوز هم بایبندیم در رفاقت
میریزه تو خودش دل غصه هاشو
آخه هیچ کس نمیخواد قصه ها شو
کسی جرمی نکرده گر بما این روز ها عشقی نمیورزه
بها یی داشت این دل بیشتر ها که در این روزا نمی ارزه
سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره
آهنگ حکایتاز سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم حکایت منتشر شد.
با تو حکایتی دگر، این دل ما به سر کند
شب سیاه قصه را، هوای تو سحر کند
باور ما نمی شود، در سر ما نمی رود
از گذر سینه ی ما یار دگر گذر کند
شکوه بسی شنیده ام، از دل درد کشیده ام
کور شوم جز تو اگر زمزمه ای دگر کند
چاره ی کار ما تویی، یاور و یار ما تویی
توبه نمی کند اثر، مرگ مگر اثر کند
مجرم آزاده منم، تن به جزا داده منم
قاضی درگاه تویی، حکم سحرگاه تویی
با تو حکایتی دگر، این دل ما به سر کند
شب سیاه قصه را، هوای تو سحر کند
باور ما نمی شود، در سر ما نمی رود
از گذر سینه ی ما یار دگر گذر کند
شکوه بسی شنیده ام، از دل درد کشیده ام
کور شوم جز تو اگر زمزمه ای دگر کند
مقصد و مقصودم تویی، عشقم و معبودمتویی
از تو حذر نمی کنم، سایه مگر سفر کند
چاره ی کار ما تویی ، یاور و یار ما تویی
توبه نمی کند اثر، مرگ مگر اثر کند
آهنگ گم کردهاز سیاوش قمیشی که در قالب آلبوم حکایت منتشر شد.
وای بر من گر تو آن گم کرده ام باشی
که بس دور است بینِ ما
که این سو، پیرمردی با سپیدی های مو
و هزاران بار مردن، رنج بردن
با خمی در قامت از این راه دشوار
که این سو، دستها خشکیده
دل مرده
به ظاهر خنده ای بر لب
و گاهی حرفهای پیچ در پیچ وهم هیچ
و گه گاهی، دو خط شعری
که گویای همه چیز است و خود ناچیز
وایبرمن،گرتوآن گم کرده امباشی
که بس دور است بینِ ما
که آن سو، نازنینی، غنچه ای شاداب
و صدها آرزو بر دل
دلی گهواره ی عشقی
که چندی بیش نیست شاید
و از بازیچه بودن سخت بیزار است
وای برمن، گرتو آن گم کرده ام باشی
که بس دور است بینِ ما
و عاشق گشتن و عاشق نمودن
سخت دشوار است