محمدرضا شجریان

آهنگ آواز دیلمان از محمدرضا شجریان

آهنگ آواز دیلمان از محمدرضا شجریان که در قالب آلبوم غوغای عشقبازان منتشر شد.

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

آهنگ آواز دیلمان از محمدرضا شجریان

ای بر در سرایت غوغای عشقبازان

همچون برآب شیرین، آشوب کاروانی

تو فارغیو عشقت بازیچه می نماید

تا خرمنت نسوزد

احوال ما ندانی

شهر آن توست و شاهی

فرمای هر چه خواهی

گر بی عمل به بخشی

ور بی گنه، برانی

گر بی عمل به بخشی

ور بی گنه برانی

دانلود آهنگ آواز دیلمان از محمدرضا شجریان : دانلود

آهنگ قطعه پنج ضربی از محمدرضا شجریان

آهنگ قطعه پنج ضربی از محمدرضا شجریان که در قالب آلبوم غوغای عشقبازان منتشر شد.

چشم رضا و مرحمت

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی

آهنگ قطعه پنج ضربی از محمدرضا شجریان

بر همه باز می‌کنی

چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی

چشم رضا و مرحمت

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌کنی

بر همه باز می‌کنی

چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌کنی

این همه ناز می‌کنی

ای که نیازموده‌ای صورت حال بی‌دلان

ای که نیازموده‌ای صورت حال بی‌دلان

عشق حقیقیست اگر

عشق حقیقیست اگر حمل مجاز می‌کنی

حمل مجاز می‌کنی

ای که نصیحتم کنی کز پی او دگر مرو

در نظر سبکتکین عیب ایاز می‌کنی

پیش نماز بگذرد سرو روان و گویدم

قبله اهل دل منم

سهو نماز می‌کنی

سهو نماز می‌کنی

دانلود آهنگ قطعه پنج ضربی از محمدرضا شجریان : دانلود

آهنگ قطعه دیدار از محمدرضا شجریان

آهنگ قطعه دیدار از محمدرضا شجریان که در قالب آلبوم غوغای عشقبازان منتشر شد.

 من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنیای دوست

من چرا دل به تو دادم که دلم می‌شکنی

آهنگ قطعه دیدار از محمدرضا شجریان

یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنی امان

یا چه کردم که نگه باز به من می‌نکنیای دوست

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست

تا نگویند رقیبان که تو منظور منی

دیگران چون بروند از نظر از دل بروند

تو چنان در دل من رفته

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی

دانلود آهنگ قطعه دیدار از محمدرضا شجریان : دانلود

در دل و جان خانه کردی با صدای استاد محمدرضا شجریان

تصنیف دل مجنون اثری است از استاد محمدرضا شجریان که با اشعاری از مثنوی مولانا اجرا گردید.

دانلود تصنیف دل مجنون با صدای استاد محمدرضا شجریان – شعر: مولانا

ای ز عشقت عالمی ویران شده

قصد این ویرانه کردی عاقبت

من تو را مشغول می‌کردم دلا

یاد آن افسانه کردی عاقبت

عشق را بی‌خویش بردی در حرم

عقل را بیگانه کردی عاقبت

یا رسول الله ستون صبر را

استن حنانه کردی عاقبت

شمع عالم بود لطف چاره گر

شمع را پروانه کردی عاقبت

یک سرم این سوست یک سر سوی تو

دوسرم چون شانه کردی عاقبت

دانه‌ای بیچاره بودم زیر خاک

دانه را دردانه کردی عاقبت

دانه‌ای را باغ و بستان ساختی

خاک را کاشانه کردی عاقبت

مردی و مردانه کردی عاقبت

کاسه سر از تو پر از تو تهی

کاسه را پیمانه کردی عاقبت

جان جانداران سرکش را به علم

عاشق جانانه کردی عاقبت

صفحه قبلی