آهنگ بیزار از گوگوش
منم این خسته دل درمانده به تو بیگانه پناه آورده
منم آن از همه دنیا رانده در رهت هستی خود گم کرده
از ته کوچه مرا میبینی میشناسی اما در میبندی
شاید ای با غم من بیگانه بر من از پنجرهای میخندی
با تو حرفی دارم خستهام، بیمارم
جز تو ای دور از من از همه بیزارم
جز تو ای دور از مناز همه بیزارم
دیدگاه خود را بگذارید