وقتی آدم رونده میشه از خونه چاره ای نیست جز گوشه میخونه از احمد آزاد
وقتی عزیزی میره از دستمون
وقتی بلا می باره از آسمون
وقتی آدم رونده میشه از خونه
چاره ای نیست جز گوشه میخونه
اونوقت آدم می میزنه
به زندگی هی میزنه
خودشو فراموش می کنه
به حرف دل گوش می کنه
به حرف دل گوش می کنه
واسه اینه که همدم مستا شدم
رفیق پیمونه به دستا شدم
از خود و بیگانه جفا دیده ام
از می و میخونه وفا دیده ام
وقتی آدم با غم می شه هم خونه
کسی ازش نمی گیره نشونه
وقتی خونه درست مثل زندونه
چاره ای نیست جز گوشه می خونه
اونوقت آدم می می زنه
به زندگی هی می زنه
خودشو فراموش می کنه
به حرف دل گوش می کنه
وقتی عزیزی میره از دستمون
وقتی بلا میباره از آسمون
وقتی آدم رونده میشه از خونه
چاره ای نیست جز گوشه میخونه
اونوقت آدم می میزنه
به زندگی هی میزنه
خودشو فراموش میکنه
به حرف دل گوش میکنه
واسه اینه که همدم مستا شدم
رفیق پیمونه به دستا شدم
از خود و بیگانه جفا دیده ام
از می و میخونه وفا دیده ام
وقتی آدم با غم میشه هم خونه
کسی ازش نمیگیره نشونه
وقتی خونه درست مثل زندونه
چاره ای نیست جز گوشه میخونه
اونوقت آدم می میزنه
به زندگی هی میزنه
خودشو فراموش میکنه
به حرف دل گوش میکنه
دیدگاه خود را بگذارید