دانلود آهنگ یار از جهان
دانلود آهنگ یار از جهان
آهنگ های خوب را در پرشین فا گوش کنید
Download New Music by Jahan is Yar in Persianfa
آهنگ های خوب را در پرشین فا گوش کنید
Download New Music by Jahan is Yar in Persianfa
آهنگ های خوب را در پرشین فا گوش کنید
Download New Music by Jahan is Paghadam in Persianfa
آهنگ های خوب را در پرشین فا گوش کنید
Download New Music by Jahan is Golaye Kaghazi in Persianfa
آهنگ های خوب را در پرشین فا گوش کنید
اکنون دانلود آهنگ طلایی و پیشنهادی جدید با متن و دو کیفیت 320 و 128 با لینک مستقیم
دانلود آهنگ سنگ صبورم جهان
Download new Music by Jahan is Sange Sabouram in persianfa
ویگن در سال 1308 و در ماه آذر در شهر همدان متولد شد. او نخستین گیتار خود را از یک سرباز اهل روسیه خریداری کرد. شغل اصلی او در دوران جوانی نقشه برداری بود. سپس در کافه ها به اجرای آهنگ برای دوستان خود مشغول بود. آنچه که ویگن به آن میپرداخت به طور کلی با فضای سنتی و رایج موسیقی آن روزهای کشور ما متفاوت بود. همین تفاوت به همراه صدای دلنشین و خلاقیت او سبب شد تا لقب «سلطان جاز» ایران را از آن خود کند. او بیش از 50 سال به کار هنری پرداخت و به خود لقب «آوازه خوان مردم پاک» داد.
سلام به همه کاربران عزیز و همیشگی سایت پرشین فا . امروز با یک آهنگ قدیمی فوق العاده شنیدنی به نام بردی از یادم در خدمت شما هستیم. این آهنگ شنیدنی توسط دو خواننده بزرگ ایرانی ، ویگن و دلکش خوانده شده است و متن ترانه آن هم در همین پست موجود است . امیدواریم که از این آهنگ لذت ببرید . حتما دیدگاه ارزشمند خود را در انتهای همین پست با ما به اشتراک گذارید!
دل به تو دادم افتادم به بند
ای گل بر اشک خونینم نخند
سوزم از سوز نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز
چه شد آنهمه پیمان که از آن لب خندان
بشنیدم و هرگز خبری نشد از آن
کی آیی به برم ای شمع سحرم
در بزمم نفسی بنشین تاج سرم تا از جان گذرم
پا به سرم نه جان به تنم ده
چون به سر آمد عمر بی ثمرم
نشسته بر دل غبار غم زآنکه من در دیار غم
گشته ام غمگسار غم امید اهل وفا تویی
رفته راه خطا تویی آفت جان ما تویی
بردی از یادم دادی بر بادم با یادت شادم
دل به تو دادم در دام افتادم از غم آزادم
دل به تو دادم افتادم به بند
ای گل بر اشک خونینم نخند
سوزم از سوز ِ نگاهت هنوز
چشم من باشد به راهت هنوز
دانلود با صدای جهان با حجم ۴ مگابایت
دانلود با صدای علیرضا افتخاری با حجم ۶ مگابایت
گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا
دمت گرمه بزن هو، بزن هو گل مولا
برام پیش خداوند، بزن هو گل مولا گل مولا، گل مولا
دلی دارم شکسته، به دست غم نشسته
کسی دستم نمی گیرد، منم تنهای خسته
گل مولا، گل مولا، گل مولا،گل مولا
نه اشکی تا بریزم، نه پایی تا گریزم
نه یک دست نوازشگر، نه پایی تا گریزم
گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا
من نمی دانم که هستم یا علی دستم بگیر
من نمی دانم چه هستم یا علی دستم بگیر
هر که هستم، هر چه هستم یا علی دستم بگیر
یا علی دستم بگیر
گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا
دمت گرمه بزن هو، بزن هو گل مولا
برام پیش خداوند، بزن هو گل مولا
گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا
کجای غصه ای خاتون تو نیستی خونمون سرده
تو این روزایه تنهایی دلم با غصه سر کرده
نمی خوام اشکا بارون شه دلم از غصه بیزاره
نذار دستای این پاییز منو از ریشه برداره
تو رفتی بی تو اما سر نمیشه گل اشکای من پرپر نمیشه
نگو این فاصله آخر نمیشه ببین دیگه از این بد تر نمیشه
تو عشق و یاد من دادی منو از من جدا کردی
حالا دوری ولی باید به شهر قصه برگردی
تمام حرف من اینه بدون تو نمیمونم
اگه دلگیری از حرفام من از حرفام پشیمونم
تو رفتی بی تو اما سر نمیشه گل اشکای من پرپر نمیشه
نگو این فاصله آخر نمیشه ببین دیگه از این بد تر نمیشه
تو عشقو یاد من دادی منو از من جدا کردی
حالا دوری ولی باید به شهر قصه برگردی
تمام حرف من اینه بدون تو نمیمونم
اگه دلگیری از حرفام من از حرفام پشیمونم
تو رفتی بی تو اما سر نمیشه گل اشکای من پرپر نمیشه
نگو این فاصله آخر نمیشه ببین دیگه از این بد تر نمیشه
کجای غصه ای خاتون تو نیستی خونمون سرده
تو این روزایه تنهایی دلم با غصه سر کرده
نمی خوام اشکا بارون شه دلم از غصه بیزاره
نذار دستای این پاییز منو از ریشه برداره
تو رفتی بی تو اما سر نمیشه گل اشکای من پرپر نمیشه
نگو این فاصله آخر نمیشه ببین دیگه از این بد تر نمیشه
نوایی نوایی نوایی نوایی همه با وفایند تو گل بی وفایی
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی همه با وفایند تو گل بی وفایی
بنازم به بزم محبت که آنجا گدایی به شاهی مقابل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی همه با وفایند تو گل بی وفایی
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی همه با وفایند تو گل بی وفایی
غمت در نهانخانه ی دل نشیند بنازی که لیلی به محمل نشیند
نوایی نوایی نوایی نوایی همه با وفایند تو گل بی وفایی
شازده خانوم شعر من چارقد شب ستاره بود
نفس نفس دلش واسم عاشق و تیکه پاره بود
شازده خانوم شعر من چه قلب مهربونی داشت
شازده خانوم حتی یه بار یه بار منو تنها نذاشت
دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود
از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود
دلم و جادو کرده بود با خنده های نمکیش
بوی بهارنارنج میداد نامه های یواشکیش
رنگ موهای نازشو حتی شب یلدا نداشت
لیلی من یه دونه بود وقتی پا تو کوچه ها گذاشت
دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود
از این بهار تا اون بهار عاشقی کارش شده بود
لیلی من اومد و رفت ترانه ای خوندنی شد
رفت و برام خاطره هاش خاطره ای موندنی شد
چند ساله دیگه باید بشینم
پرپر شدن عمرو ببینم
چند ساله دیگه باید تو دنیا
روز ا برن و تو رو نبینم
عمر مونده باقی
می خوام بشه تلافی
در عالم مستی
در خدمت ساقی
میگن حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
عجب حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
چه حال خوشیه مستی
نه غم داره نه شکستی
من همسفر دلای خستم
خاکم که به زیر پا نشستم
رمز و راز عشق و خوب میدونم
من عاشقمو باده به دستم
هر شب تا سحر پیاله دستم
گفتم نکنه باده پرستم
یک شب یا دو شب رو توبه کردم
دیدم نمیشه دوباره مستم
میگن حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
عجب حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
چه حال خوشیه مستی
نه غم داره نه شکستی
من همسفر دلای خستم
خاکم که به زیر پا نشستم
رمز و راز عشق و خوب میدونم
من عاشقمو باده به دستم
هر شب تا سحر پیاله دستم
گفتم نکنه باده پرستم
یک شب یا دو شب رو توبه کردم
دیدم نمیشه دوباره مستم
میگن حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
عجب حال خوشیه وقتی که مستی
میگن بیخیالشی کی بودی کی هستی
چه حال خوشیه مستی
نه غم داره نه شکستی
تا کی باید از می و مستی گفتن
تا کی باید از خودپرستی گفتن
تا کی باید باده به دست گرفتن
از پی ساقی،راه و مست رفتن
بیا دیگه توبه کنیم ز مستی
دل بکنیم از می و می پرستی
تا کی میشه با می شبا سر کرد
از کار دل ساقی رو با خبر کرد
تا کی میشه به وصل باده دل بست
به میخونه رفت و یه گوشه نشست
به میخونه رفت و یه گوشه نشست
بیا دیگه توبه کنیم ز مستی
دل بکنیم از می و می پرستی
کاشکی خماباده رو میشکستن
دستای ساقی رو به هم میبستن
مست و ز بند می رها میکردن
میخونه رو،ز شهر جدا میکردن
از شهر جدا میکردن
دلم دلم رد مستی رفت
کی هوشیار خواهی شد
سحر در خواب و شب در خواب
سحر در خواب و شب در خواب
کی بیدار خواهی شد
تا کی میشه با می شبا سر کرد
از کار دل ساقی رو با خبر کرد
تا کی میشه به وصل باده دل بست
به میخونه رفت و یه گوشه نشست
به میخونه رفت و یه گوشه نشست
بیا دیگه توبه کنیم ز مستی
دل بکنیم،از می و می پرستی
تا کی باید از می و مستی گفتن
تا کی باید از خودپرستی گفتن
تا کی باید باده به دست گرفتن
از پی ساقی،راه و مست رفتن
بیا دیگه توبه کنیم ز مستی
دل بکنیم از می و می پرستی
بیا دیگه توبه کنیم ز مستی
دل بکنیم از می و می پرستی
بیا بریم دشت
کدوم دشت
همون دشتی که خرگوش خواب داره
ای وله
بچه صیاد به پایش دام داره
ای وله
بچه صیدم را نزن
خرگوش دشتم را نزن
خواب خرگوش به خواب یار میماند وله ی
خواب خرگوش به خواب یار میماند وله ی
بیا بریم کوه
کدوم کوه
همون کوهی که آهو ناز داره
ای وله
بچه صیاد به پایش دام داره
ای وله
بچه صیدم را نگیر
خرگوش دشتم را نگیر
آهوی کوهم را نگیر
خال آهو به خال یار میماند وله ی
خال آهو به خال یار میماند وله ی
بیا بریم باغ
کدوم باغ
همون باغی که قمری تاب داره
ای وله
بچه صیاد به پایش دام داره
ای وله
بچه صیدم را نزن
خرگوش دشتم را نزن
آهوی کوهم را نزن
قمری باغم را نزن
چرخ قمری به چرخ یار میماند وله ی
چرخ قمری به چرخ یار میماند وله ی
بیا بریم چاه
کدوم چاه
همون چاهی که کفتر خواب داره
ای وله
بچه صیاد به پایش دام داره
ای وله
بچه صیدم را نگیر
خرگوش دشتم را نگیر
آهوی کوهم را نگیر
قمری باغم را نگیر
کفتر چاهم را نگیر
طوق کفتر به طوق یار میماند وله ی
طوق کفتر به طوق یار میماند وله ی
بیا بریم کوه
کدوم کوه
همون کوهی که عقاب تاب داره
ای وله
بچه صیاد به پایش دام داره
ای وله
بچه صیدم را نزن
خرگوش دشتم را نزن
آهوی کوهم را نزن
قمری باغم را نزن
کفتر چاهم را نزن
چنگ عقاب به چنگ یار میماند وله ی
چنگ عقاب به چنگ یار میماند وله ی
تو چشم تو یه حادثه ست که از ستاره سر تره
نجابتی تو چشماته که آبرومو میخره
خاطره هام مال خودم تموم شعرام مال تو
اگه بری تو قصه ها بازم میام سراغ تو
واسه چشمات پره شعرم تو دلیل قصه هامی
هر نفس هم نفس تو مث غم توی صدامی
نازکم از تو نوشتم گل من ترانه ای تو
مث تنهایی عاسق پرعاشقانه ای تو
منو ببر به شهر عشق گلایه ها تو خط بزن
آرزو ی آخری
اگهپر از مصیبتی غماتو هدیه کن به من
آبرومو می خری
یه نیمه جون زخمیم بیا بیا نفس بده
نفس تویی هوا تویی
داغ چشاتو وا کنو ستاره هامو پس بده
که مالک صدام تویی
اسه چشمات پره شعرم تو دلیل قصه هامی
هر نفس هم نفس تو مث غم توی صدامی
نازکم از تو نوشتم گل من ترانه ای تو
مث تنهایی عاسقپرعاشقانه ای تو
منو ببر به شهر عشق گلایه ها تو خط بزن
آرزو ی آخری
اگهپر از مصیبتی غماتو هدیه کن به من
آبرومو می خری
یه نیمه جون زخمیم بیا بیا نفس بده
نفس تویی هوا تویی
داغ چشاتو وا کنو ستاره هامو پس بده
که مالک صدام تویی
آوارهام الهی، درموندهام الهی
از کاروان هستی جا ماندهام الهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نه تکیه گاهی نه کسی، نه یارو نه هم نفسی
نه پایی از بهر گریز نه تاب با غصه ستیز
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نه شام تیرهٔ مرا امیدی از سحر بود
نه در نوا و آه من آن آتشو اثر بود
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
از دیدگانم وای من اشکی دیگر نریزد
از سینه ی سوزان من آهی دیگر نخیزد
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
از دیدگانم وای من اشکی دگر نریزد
از سینه ی سوزان من آهی دگر نخیزد
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نه تکیه گاهی نه کسی، نه یارو نه هم نفسی
نه پایی از بهر گریز نه تاب با غصه ستیز
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
نومیدم و پریشان نه چاره ای نه راهی
در حسرت دیدار تو گل را دیدم
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت
نه حرم نفسهای تو را داشت
نه قامت رعنای تو را داشت
نه محبتی توی نگاهش
نه عاطفه ای تو شکل ماهش
نه غمی داره تو اشک و آهش
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت
از این صحرا تا اون صحرا هزارون
گل خوش خط و خال ریخته فراوون
همه خوش عطر و بو زیبا و طناز
برای شاپرکها شوق پرواز
هزارون عشق توی باغچه
قشنگاشون سر طاقچه
یکی یک دونه تو گلدون
همه لب تشنه بارون
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت
نه خوشگلی روی تو را داشت
نه کمان ابروی تو را داشت
نه پیچش گیسوی تو را داشت
نه رنگ تو را داشت نه بوی تو را داشت