آهنگ غروب آشنایی از ویگن
در غروب آشنایی
خسته از درد جدایی
هر ستاره گریه میکرد
من کنار خانه ات غمگین نشستم
توپریشان نامه ای دادی به دستم
رفتی و آهنگ پایت در فضای خانه پیچید
باد وحشی ناله ای زد مرغ شب مستانه خندید
عاشقانه با دلی غمگین نامه عشق تورا خواندم
قلب من لرزید و بیهوده در کنار خانه ات ماندم
همچو شمعی تاسحرگاهان گریه کردم
بر مزار دل بی تو دیگر کی بسراید لحظه های انتظار دل.
رفتی و آهنگ پایت در فضای خانه پیچید
باد وحشی ناله ای زد مرغ شب مستانه خندید
عاشقانه بادلی غمگین نامه عشق تورا خواندم
قلب من لرزید و بیهوده در کنار خانه ات ماندم
همچو شمعی تاسحرگاهان گریه کردم
بر مزار دل بی تو دیگر کی بسراید لحظه های انتظار دل
دیدگاه خود را بگذارید